من با عشق آشنا شدم وچه کسی این چنین آشنا شده است ؟
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود.
هنگامی لب به زمزمه گشودم ؛ که مخاطبی نداشتم.
و هنگامی تشنه ی آتش شدم , که در برابرم دریا بود و دریا و دریا .....!
من با عشق آشنا شدم وچه کسی این چنین آشنا شده است ؟
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود.
هنگامی لب به زمزمه گشودم ؛ که مخاطبی نداشتم.